واپسین دم استعمار

کتاب واپسین دم استعمار نوشته فرانتس فانون

تاكتيكي كه استعمارفرانسه از بدو انقلاب پذيرفته است، اين نتيجه را داشته كه خلق را از يكديگر جدا كند، تكه تكه كند با اين هدف ويژه كه هرگونه انسجامي را ناممكن سازد. اين كوشش ابتدا بر مردان متمركز بود كه ده هزار ده هزار توقيف بودند. اين به خوبي روشن است كه 6-1955 تعداد مراكز توقيف در سرزمين ملي به سرعت افزايش يافت. لوري، پل كازل، بروقيه پدران و شوهران را سالياني چند در اسارت نگاه داشتند. زن الجزايري كه به ناگهان از شوهر محروم شده، ناگزيرست وسيله اي براي تغذيه فرزندان خويش جستجو كند. او وظيفه ي خود مي داند كه از جايي به جاي ديگر رفته، كارهاي خرد و ريزش را خود انجام دهد و بي حمايت مرد زندگي كند. او براي ملاقات شوهرش كه دويست يا سيصد كيلو متر دورتر از خانه بازداشت شده، مي رود. مردان وقتي كه بازداشت نباشند بايد در دسته هاي مقاومت باشند، مادران كه كمك هاي جيره بندي خانوادگي جبهه آزاديبخش ملي را دريافت مي كنند. تنها رها مي شوند تا كودكان خود را پرورش دهند. در شهرها كه دروازه هاي زندان بر روي بسياري از مردان الجزايري براي فرار بسته است، ولي براي فرار از اردوگاه هاي تجديد گروه بندي و براي فرار ار بمباران هاي….