فلسفه یونان از دیدگاهی دیگر

در کتاب فلسفه یونان از دیدگاهی دیگر به گفته ي اميل بريه :« مطالعه تاريخ فلسفه در مجموع سير زماني آن با توجه به وحدت اين سير تطوري امري است كه تقريباً تازگي دارد .اين امر يكي از وجوه متعدد اعتقاد به ترقي روح انساني است كه در اواخر قرن هجدهم به ظهور رسيد.در فلسفه تحصلي اوگوست كنت به اعتباري و در فلسفه هگل به اعتباري ديگر سير تاريخي فلسفه به عنوان لازم ذات فلسفه تلقي شد . اما هيچ مورخ راستيني نمي تواند بدون داشتن ديدگاه به تاليف تاريخ بپردازد ،ولو دست كم به اين دليل كه بايد اصلي براي انتخاب داشته باشد كه او را در گزينش و تنظيم هوشمندانه امور واقع رهبري كند . درست است كه هرمورخ آگاه تلاش مي كند كه تا آنجاكه ممكن است به امور عيني توجه كند و از هر وسوسه اي براي تحريف حقايق به منظور تطبيق دادن آنها با نظريه از پيش تصور شده يا ناديده گرفتن پاره اي از وقايع صرفاً براي اين كه محتمل نظريه از پيش تصور شده او نيستند اجتناب خواهد كرد ،ليكن اگربكوشدتابدون داشتن هيچ اصلي براي انتخاب تاريخ نگاري كند ،نتيجه صرفاًثبت وقايع به ترتيب تاريخي خواهد بود نه تاريخ واقعي ،يعني صرفاً تسلسل حوادث يا عقايد بدون فهميدن عوامل يا دواعي آنها يا توجه كردن به آنها خواهد بود.