کلیسای جامع و چند داستان دیگر

کتاب کلیسای جامع و چند داستان دیگر نوشته ریموند کارور ترجمه فرزانه طاهری

و چند داستان ديگر رئاليسم عريان آثار كارور به استيصال يقه چرك ها مي پردازد و از مردمي مي گويد كه مدام در هراس به سر مي برند . آثار كارور نمونه ي مجسم مينيماليسم است و در نوشته هاي گالاگر مختصري چاشني رمانتيسيسم مخلوط شده است . دنياي آن ها دنيايي است كه استيصال در آن موج مي زند . كارور اولين اثري را كه نوشت نگاهي به ايران و تاريخ هخامنشي داشت . كاش امروز زنده بود و مي ديد كه آثارش در ايران با چه استقبال گسترده اي رو به رو مي شود . آمريكاي كارور، آمريكاي استيصال است.فرو رفته در غباري از درد و سرخوردگي. دنيايي كه كارول خلق مي كند دنياي آدمهايي است كه رويا هايشان را از دست داده اند . با خواندن هر داستان كارور گويي پا به خياباني گذاشته ايم به ظاهرآشناي آشنا، اما كمي پيشتر كه مي رويم احساس مي كنيم سر هر پيچي خطري در كمين است ، يا زمين زير پايمان حالاست كه به ناگهان دهن گشايد. به راستي چرا چنين تاثيري در ما مي گذارد؟ ايجازش است يا چنانچه خود مي گويد، اكراهش از باز كردن عاطفه بر كلمات؟ ما را در برابر تابلويي مي نشاند كه جابجايش زدگي وريختگي دارد ، نخ نما شده است و پشت آن چيزي را مي شود با يك نظر ديد چيزي كه از ديدنش وحشت مي كنيم. به راستي چيست؟