داستان جاوید

کتاب داستان جاوید اثر اسماعیل فصیح

داستان جاوید در مورد زندگی واقعی یک پسر زرتشتی است که برای اینکه از خانواده اش خبری پیدا کند با عمویش که مریض است به تهران می آید و به سبب همین سفر مدت زیادی در تهران و دربار قاچار گرفتار میشود.قصه جاوید در دوره حکومت قاجار که دوره ای پر از درگیری بوده است روایت میشود

.پدر جاوید در هر سال قبل از فرا رسیدن نوروز برای شازده ای به نام ملک آرا که یکی از شازده های تنبل و بی خاصیت در دربار قاجار است آجیل می آورد و قصه به اینجا میرسد که فامیل های آنها در یزد به مدت ۶ ماه خبری ازشان دریافت نمیکنند.جاوید بعد از جشن سدره پوشی و اکنون که یک زرتشتی کامل شده است تصمیم میگیرد به تهران برود و دنبال والدین و خواهرش بگردد.

در راه رسیدن عمویش که کهولت سن داشته است و در آتشکده یزد موبد است میمیرد و این پسر که ۱۴ ساله شده است تنها میشود بعد از گذشت زمان کمی جاوید متوجه میشود که با رفتن به خانه ملک آرا حکم ۷ سال اسیر بودن را به دست خود امضا کرده است.اکنون جاوید به عنوان کسی که زرتشتی است و همیشه به اصولی که دارد پایبند است در مقابل یک جهان ناآشنا قرار گرفته که آلوده به چرک شده و هر چقدر هم که تلاش میکند از این فضای چرکی دور بماند ولی باز هم توسط این جهان بیگانه تهدید میشود.جاوید که باسواد بود اکنون باید در مرحله عمل از علمش استفاده کند.

در گذشته بزرگان خاندان به او هشدار داده بودند که چه مشکلاتی در این جهان جلوی راهشان وجود دارد ولی تا این حد؟به او گفته بودند که هر کسی که زرتشتی و با ایمان است زندگانی یک جنگ‌ رو در رو با شیطان و زشتیها است.اگر چه حضور جاوید به عنوان یک ستاره در سیاه و خاموش شب اگرچه زیاد روشنی نمی آورد ولی کمی امیدوار کننده است و در آخر میبینیم که جاوید مانند سیاوش از این آتش داغ به سلامتی بیرون می آید ولی چه کسی میتواند این خاطرات بد‌‌ را از ذهنش پاک کند؟این یکی از اصلهای دین زرتشت است که همیشه نیکی کن.

نویسنده در ۲ اسفند سال ۱۳۱۳ در تهران به دنیا آمد و بعد از اینکه تحصیلات عالیه را در آمریکا کسب کرد به ایران برگشت و در شرکت ملی نفت استخدام شد.او در سال ۱۳۵۹ با عنوان استاد یار دانشگاه نفت آبادان باز نشسته گردید.از کتابهای مهم وی میتوان(شراب خام،دل کور،و ثریا در اغما را نام برد).