پس فردا

کتاب پس فردا نوشته آلان فولسوم

در جهاني كه پژوهشگران تمام سعي خود را در جهت جان بيماران بكار مي برند معدود افراد انسان نمايي دستاوردهاي علمي را در جهت منافع خويش بكارمي گيرند و اين داستاني از همان نوع است… « پاول اوسبورن» در سالن پر دود و شلوغ ميان انبوه كساني كه از كار روزانه بازگشته بودند، نشسته و چشمانمش را به ليوان نوشيدني جلويش دوخته بود. پاول بدون هيچ منظوري سرش را بلند كرد ، ولي از شگفتي نفسش بند آمد. در ميان سالن قاتل پدرش را ديد. انكار ناپذير بود، او خود خودش بود. هيچ گونه شكي در مورد ماهيت وي وجود نداشت، ابدا! چهره اي بود كه همواره در ذهن پاول اوسبورن مجسم بود و محو نمي شد….