مادر

کتاب مادر اثر ماکسیم گورکی ترجمه محمد قاضی

در این کتاب قهرمان داستان زنی است به اسم «پلاگی»که پس از مرگ شوهر مستبد و فاسد خود ،به تدریج پي به فعالیت های پنهانی پسر نوجوانش «پاول »مي برد. پاول مدتی است که به مطالعه کتاب های ممنوعه روی آورده است و کلمات و شخصیتش شکل گرفته است .او رفته رفته رهبری کارگران شورشی را به عهده می گیرد و در این راه بارها دستگیر شده و به زندان می افتد . مادر در غیاب پسرش وظیفه پخش اعلامیه را به عهده می گیرد و … …«حقیقت را نمی توان به دریای خون خاموش کرد »و کسی از میان جمعیت به ندای او پاسخ می دهد …. مادر ماكسيم گوركي تا پيش از انقلاب مانند بسياري از كتاب هاي پويا و سازنده ي ديگر ممنوع بود و اين خود مهم ترين انگيزه بود براي خواندن مشتاقانه ي آن. مادر، خاطرات مبازره ي نسلي بود كه اكنون دوران ميان سالگي را مي گذراند و چه بسا به جرم داشتن همين كتاب، سال هاي سال پشت ميله هاي زندان ديكتاتوري به سر برده است. براي آنان پاول يك قهرمان بود كه بايستي نطق كوبنده اش را در دادگاه بخوانند، به خاطر بسپارند، در سياه چال هاي زندان براي ساير زندانيان بازگو كنند.