طرف گرمانت

کتاب طرف گرمانت اثر مارسل پروست ترجمه مهدی سحابی

در جستجو و گشتن زمان از بین رفته راوی در ادامه گشت و گذار خویش , در دنیای محافل اشرافی و سیرو سلوک در جهان افسانه ای نامها، گویی مامور نشان دادن پوچی و بیهودگی زندگی ای است که مفهومی نیافته، گمراهی انسانی که بیتابانه در جستجوی دلیل بودنش در این جهان خاکی است. انسانی که همواره درباره ی همه چیز اشتباه می کند و شاهد زوال همه ی چیزهای عبث و میرایی است که بدانها دل می بندد:عشق، جهان، زمان. راوی ، یعنی کسی که راز عواطف و احساسهای چهره های گوناگونی را که در رمان رفت و آمد دارند کشف کرده زندگینامه نمی نویسد بلکه دنیایی را گرد می آورد قوانین عام حقیقت را تعیین و تعریف می کند. بامیراندن« من» های پی درپی به وجود انسان تداوم می دهد و با قربانی کردن هر آنچه قراردادی و مجازی و گذرا است آنچه را جاودانی است به پیروزی می رساند.