زنستان

کتاب زنستان اثر شارلوت پرکینز گیلمن ترجمه نوشین احمدی خراسانی

هيچ کدام از مردم قبیله های بومی , كه اين افسانه هایترسناک و دلهره آور را تعريف مي كردند آن جا را به چشم خود نديده بودند. فقط با اطينان مي گفتند ورود به آن سرزمين براي هر مردي خطرناك و مرگبار است. اما قصه هاي قديمي تري هم از آن سرزمين خطرناك وجود داشت كه به زماني باز مي گشت كه جهانگردي شجاع و كنجكاو قدم به آن سرزمين گذاشته بود: «يك مملكت، يك ملت، اما همه مؤنث، با مراتع وسيع، باغ هاي گل، بيشه زار هاي زيبا، دشت هاي بي در و پيكر، و … حكايت عجيبي بود كه براي اولين بار از بوميان آن منطقه مي شنيديم، سرزمين پر رمز و رازي كه فقط براي مردان خطرناك است! شنيدن اين حرف و حديث ها، به خودي خود، حس كنجكاوي و در عين حال نوعي دلهره و احساس خطر مبهمي را در ما بيدار مي كرد، … رمان زنستان، سرزميني را براي مخاطب ترسيم مي كند كه ساكنانش فقط زنان هستند و از حضور مردان هيچ اثري نيست. جالب است كه در اين سرزمين، بي حضور مردان، زنان نه تنها همه امور مملكت خود را به خوبي اداره مي كنند بلكه حتي باردارهم مي شوند و نسل آنان بدون هيچ مشكلي طي قرن ها تداوم مي يابد. اما ورود سه مرد جوان و جستجوگر آمريكايي به اين سرزمين، و حوادث غيره منتظره اي كه براي آنان اتفاق مي افتد سرانجام باعث مي شود كه يكي از اين سه نفر پس از بازگشت از اين سفر خطرناك، حقايق شگفت آور سرزمين زنان يا زنستان را برملا كند.