دلشدگان ارگ بم

کتاب دلشدگان ارگ بم نوشته عباس خیرخواه

همه عمر برندارم سر از اين خمار مستي كه هنوز من نبودم كه تو دردلم نشستي شايد باور نكني ؛ همين كه به خونه رسيدم و خستگي راه از تنم بيرون رفت . با خودم خلوت كردم تا به قولي كه بهت داده بودم عمل كنم . قلم به دست گرفتم . دنبال كلماتش مي گشتم تا نامه م رو با عباراتي شروع كنم كه به نظر تو عاشقانه بياد . عقلم به جايي نرسيد تا اينكه عشق پا جلو گذاشت و گفت اين كار از دست عقلت برنمي آد ، به حرف دلت گوش كن . هرچي بهت گفت همون رو بنويس …